۱۳۹۳ خرداد ۳۰, جمعه

در پرستشگاه فوتبال




در پرستشگاه فوتبال

سلین شکوهی



باز هم فوتبال صدها ميليون نفر را در سراسر دنيا پاي صفحة تلويزيون ميخکوب کرده تا رنج کار، غم نان يا درد روزمرهگي را براي ساعاتي در جشنوارة جام جهاني فراموش کنند؛ فکر پيروزي و شکست در نبردهاي زندگي واقعي را کنار بگذارند و به جاي آن با موفقيت «مسّي» خوش باشند يا شريک ناکامي «رونالدو» شوند. احتمالا سال پيش که اخبار اعتراضات خيابانيِ صدها هزار تهيدست و جان به لب رسيدة به رسانه ها راه پيدا کرد بسياري از همين «جن زدگان» فوتبال با توده هاي معترض برزيلي در معرکة گلولة پلاستيکي و گاز اشک آور و باتوم و شعار و سنگ و کوکتل مولوتف هم ذات پنداري ميکردند. احتمالا به حقانيت آن مبارزات ـ مانند مبارزات خودشان ـ باور داشتند و حس ميکردند که سرمايه داري حاکم بر برزيل مثل نظام طبقاتي حاکم بر خودشان ضدمردمي و بيرحم و فاسد است. اما حالا ترجيح مي دهند به آن صحنه ها فکر نکنند. شايد هم نگران اين هستند که مبادا دوباره خيابان هاي برزيل دستخوش آشوب شود و جام جهاني نتواند ادامه يابد. اين موقعيت ذهني را سيستم سرمايهداري حاکم بر دنيا با ايدئولوژي برتريجويانة ناسيوناليستياش، با الگوسازيها و قهرمانپروريهاي قلابياش، با اتميزه کردن مردم و سياستزدايي از انديشه و عمل محرومان، با مغزشويي شبانهروزي رسانههايش، شکل ميدهد. تحت اين سيستم، ورزش و مشخصا فوتبال که ميتواند عرصة دوستي و همبستگي ميان تودهها باشد، به پرورش و سرزندگي جسم و روان انسان کمک کند و تماشاي آن باعث تفريح و هيجان و محرک انديشه باشد، به ابزار رقابتي خُرد کننده و برتري جويانه تبديل شده که عمدتا حال و هواي «ماچو» دارد. تحت سيستم سرمايه داري، فوتبال نيز افيون مردم است.


به برزيل برگرديم. نه به ورزشگاههاي پُر جمعيتي که به هر زوري بود براي جام جهاني سر هم بندياش کردند بلکه به آنچه در اقتصاد اين کشور ميگذرد و سرنوشت ميليون ها زن و مرد را رقم ميزند. دولت برزيل وعده ميدهد که برگزاري جام جهاني با افزايش درآمدهاي مالياتي، رونق گردشگري، توليد مشاغل جديد و افزايش درآمد بخش حمل و نقل عمومي، يکباره بر توليد ناخالص ملي خواهد افزود. واقعيت اما غير از اين است. برگزاري جام جهاني در 12 شهر از سرزمين پهناور برزيل با شهرها و شهرکها و روستاهاي ريز و درشتش، حتي در زمينههايي که دولت وعده اش را داده تاثيرات محدودي خواهد داشت. افزايش درآمدها تنها بر زندگي قشرهاي محدودي از مردم در مناطق محدود ـ آن هم به شکل موقت ـ تاثير خواهد گذاشت. سود اصلي را مثل هميشه مافياي «فيفا»، شرکتهاي عظيم بينالمللي که تبليغاتشان را دور تا دور ورزشگاه ها يا بر رخت بازيکنان و مربيان ميبينيم، سرمايهداري دولتي و سرمايههاي خصوصي و پيمانکاران عمدتا فعال در بخش ساختمان و خدمات بردهاند. بخش بزرگ مشاغلي که در اين دوره حول برگزاري جام جهاني ايجاد شده نيز بعد از اختتام مسابقات ناپديد خواهد شد. ميزان سرمايهگذاري در زيرساختها جهت برگزاري جام جهاني در برزيل 5/10 ميليارد دلار بوده که 85 درصد آن را دولت تامين کرده است. اين هزينة هنگفت معنايي جز کاستن از هزينه هاي مربوط به خدمات عمومي توسط دولت ندارد. يکي از نکات مطرح شده از جانب معترضان به برگزاري جام جهاني در برزيل اين بود که «مردم به بيمارستان بيشتر احتياج دارند تا ورزشگاه». البته دولت به اصطلاح مردمي برزيل که رئيس جمهورش هنوز خود را «چپ» مي داند ادعا مي کند که 5/10 ميليارد دلار نسبت به حجم سرماية اختصاص داده شده براي «برنامة شتاب دادن به رشد اقتصادي» رقم کوچکي است. با وجود اين، مردم در بسياري از عرصه ها مي بينند که پيشرفت پروژههاي عمراني در برخي شهرستانها کُند يا مختل شده است. آنچه جام جهاني براي مردم 12 شهر محل برگزاري مسابقات بر جا خواهد گذاشت ساختمانهاي پر هزينه و بلااستفادهاي است که به «فيلهاي سفيد» مشهور شده و نمونه اش را در کشور پرتغال بعد از ميزباني بازيهاي قهرماني اروپا در سال 2004 ديديم. ورزشگاه غول پيکري که امروز در شهر «مانائوس» در قلب جنگل آمازون بر پا شده بدون شک هيچ استفادهاي در آينده نخواهد داشت. چرا که در آن منطقه، هيچ زمينهاي براي ادامة مسابقات فوتبال وجود ندارد. به گفته روماريو يکي از اسطورههاي فوتبال برزيل و از منتقدان برگزاري اين مسابقات پر هزينه در کشورش: «شايد بعدها از مجتمعهايي که براي جام جهاني در خود پايتخت ساخته اند براي برگزاري گاه به گاه کنسرت هاي موسيقي استفاده شود. غير از اين اگر کسي بگويد که اينها استفاده اي دارند جوک ميگويد.»  

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر